مدرسه علمیه ولیعصر(عج) گرمی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
شهریور 1390
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31  








جستجو





  بهترین عمل   ...

بهترین عمل

                 مریدی از استادش پرسید: چطور می توانم در زندگیم بهترین شیوه عمل را بشناسم ؟

استاد از مریدش خواست میزی بسازد . وقتی ساخت میز رو به پایان بود و تنها لازم بود میخهای رویه ی میز را بکوبد، استاد به مرید نزدیک شد

مرید داشت با سه ضربه دقیق ، میخ ها را در جای خود می کوبید . اما با یکی از میخها مشکل داشت، ومجبور شد یکبار دیگر بر آن بکوبد.چهارمین ضربه میخ را در چوب فرو برد و چوب زخمی شد

استاد گفت : دست تو با کوبیدن سه ضربه آشناست. هنگامی که عملی به عادت تبدیل شود ، معنای خود را از دست می دهد؛ و ممکن است به آسیبی منجر شود

هر عملی عمل توست ، و تنها یک راز وجود دارد : هرگز مگذار عادتی بر حرکتهای تو حاکم شود.

زندگی زیباست ای زیبا پسند —————————

————————–                                                    زنده اندیشان به زیبایی رسند

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1390-06-30] [ 01:55:04 ب.ظ ]





  نامه خدا به تو   ...

کسی که دانش می آموزد ولی آن را بازگو نمی کند، مثل کسی است که گنج می اندوزد ولی از آن خرج نمی کند .

 ( پیامبر خدا صلی الله علیه و آله )

 

نامه خدا به تو

گیرنده: تو
فرستنده: حاکم هستی خدا
تاریخ: امروز
موضوع: خود تو

من پروردگار هستم و امروز به همه مشکلات  تو رسیدگی می کنم. به یاد داشته باش که من هیچ نیازی به تو ندارم. چنانچه زندگی تو را در موقعیتی قرار داد که در توان تو نبود، پس هیچ کوششی برای حل آن مکن. فقط آن را به من واگذار کن و در صندوق! نامه ای به خداوند بیانداز!!
 گره همه آن مشکلات باز خواهد شد، البته در مجرای زمانی من. زمانی که آن را به صندوق انداختی با نگرانی و دلواپسی های خود بر آن تمرکز نکن . در عوض، به همه چیز های خوبی که داری فکر کن. چیزهایی که موهبت های زندگی محسوب می شوند.
  چنان که خود را در ترافیک سنگین خیابان یافتی که هیچ گونه راه فراری ندارد، ناامید نشو. بدان مردمی در این جهان زنگی می کنند که حتی داشتن اتومبیل شخصی و رانندگی کردن را در خواب هم نمی بینند.
 چنان چه یک روز کاری را سپری کردی، به کسی فکر کن که چند سال است بیکار است.
چنانچه در روابط عاطفی خود دچار یاس و ناامیدی شدی، به کسی فکر کن که هیچگاه طعم دوست داشتن و دوست داشته شدن را نچشیده است.
اگر غصه می خوری که تعطیلات آخر هفته خراب شده است، به زنی فکر کن که برای سیر کردن شکم بچه هایش هفت روز هفته را روزی 12 ساعت در حال انجام کاری طاقت فرساست.
اگر اتومبیل تو در وسط جاده خراب شد و تو کیلومترها دور تر از شهر مانده ای، به شخصی فکر کن که معلول و ناتوان است و در آرزوی پیاده روی.
 چنانچه در آینده موی سپیدی بر سرت دیدی، به زنی فکر کن که مبتلا به سرطان است و در حال شیمی درمانی و آرزوی نگاه کردن در آینه و مرتب کردن موهایش را دارد.
  اگر دچار ضرر و زیان شدی و با خود فکر کردی که این چه زندگی ای است، از خودت بپرس که هدف و مقصودت در این زندگی چیست؟
شکر گذار باش زیرا افرادی در این کره خاکی زیسته اند که حتی فرصت دوباره ای نداشته اند و خیلی زود چشم از این دنیا فروبسته اند.
   اگر خود را قربانی جهالت ها، حقارت ها، تند خویی ها و سستی های دیگران یافتی به یاد داشته باش که:

« ممکن بود تو خود یکی از آن ها باشی »

 

 

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[سه شنبه 1390-06-29] [ 02:01:51 ب.ظ ]





  یک روز زندگی   ...

یک روز زندگی . . .

دو روز مانده به پایان جهان ، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است . تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود . پریشان شد و آشفته و عصبانی ، نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد .

داد زد و بد و بیراه گفت ، خدا سکوت کرد . آسمان و زمین را به هم ریخت ، خدا سکوت کرد . جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سکوت کرد . به پر و پای فرشته و انسان پیچید ، خدا سکوت کرد . کفر گفت و سجاده دور انداخت ، خدا سکوت کرد .دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد . خدا سکوتش را شکست و گفت :

«عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت . تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست­دادی،تنها یک روز دیگر باقی­است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن . »

لا به لای هق هقش گفت: «اما با یک روز ! با یک روز چه کار می توان کرد!؟ »

خدا گفت : « آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند ، گویی که هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را درنمی یابد ، هزار سال هم به کارش نمی آید .» و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت :

« حالا برو و زندگی کن .»

او مات و مبهوت، به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می درخشید . اما می ترسید حرکت کند ، می ترسید راه برود، می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد . قدری ایستاد… بعد با خودش گفت :وقتی فردایی ندارم ، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد . بگذار این یک مشت زندگی را مصرف کنم .

آن وقت شروع به دویدن کرد زندگی را به سر و رویش پاشید ، زندگی را نوشید و زندگی را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود ، می تواند بال بزند ، می تواند پا روی خورشید بگذارد ، می تواند …

او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد ، زمینی را مالک نشد ، مقامی را به دست نیاورد اما … اما در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید . روی چمن خوابید . کفش دوزکی را تماشا کرد .

سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که نمی شناختندش سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد .

او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد ، لذت برد و سرشار شد و بخشید ، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد .

او همان یک روز زندگی کرد اما فرشته ها در تقویم خدا نوشتند :

« امروز او در گذشت ، کسی که هزار سال زیسته بود ! »

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[دوشنبه 1390-06-28] [ 09:46:19 ق.ظ ]





  شکرگزاری   ...

شکرگزاری

روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند:  خدایا شکر

 

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[یکشنبه 1390-06-27] [ 02:31:24 ب.ظ ]





  شیعه یعنی یک جهان دلدادگی   ...

شیعه یعنی یک جهان دلدادگی

و من از شیعه عاشقتر نمى‏شناسم. گویا که سرشت شیعه با محبّت آل اللَّه درآمیخته و جام وجودش از شراب طهور عشقشان لبریز گشته است.
برگ برگ تاریخ گواه این مدّعاست و من خود، اوج دلدادگى را، عشق خالصانه را، شیرین‏ترین دردها را، لطیف‏ترین مفاهیم را، آسمانى‏ترین نمازها را و زیباترین مرگها را در برگهاى معطّر دفاع مقدّسمان دیده‏ام. عطر این دلدادگى با مشام جان ما آشناست. من و تو هرگز وجودى سبزتر از وجود پیامبر، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، ندیده‏ایم و آرزویى بزرگتر از نگاه محبّت‏آمیز او نداشته‏ایم. من و تو هرگز بى‏یاد امام‏المتّقین على، علیه‏السلام، برنخواسته‏ایم. سالهاست که سینه‏مان در اندوه مظلومیّت زهراى اطهر، علیهاالسلام، فشرده گشته و آه جگرسوزمان در مصیبت فرزندش امام مجتبى، علیه‏السلام، غبار اندوه در فضا پراکنده است و سالهاست که سرخى شفق و شبنم صبحگاه، در سکوتى غریب، هر روز دردنامه کربلا را برایمان تکرار مى‏کند و سالهاست
خدایا؛ به جان پیامبر، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، که عزیزترین جان است و نام على، علیه‏السلام، که بلندترین نام است و به نور وجود زهرا، علیهاالسلام، و آخرین شعاع این نور عظیم، مهدى فاطمه، علیه‏السلام، به اشکهاى عاشقترین بندگانت در لیلةالقدر که عطر و بوى کوثر را به مشام مى‏رسانند و به لحظه پرواز شهیدان که سرّ آن را جز خالصان درگاهت ندانند وجودمان را چنان از این عشق برافروز که جز تو را نبینیم و جز تو را نخواهیم.
آمین
1 -
پیامبر اکرم، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، مى‏فرمایند:
هیچ بنده‏اى ایمان نداشته باشد مگر آنکه مرا از خودش دوست‏تر بدارد و خاندان مرا از خاندان خودش و خانواده مرا از خانواده خودش و جان مرا از جان خودش دوست‏تر بدارد.1
 2 -
امام باقر، علیه‏السلام، به جابر جعفى فرمودند:
اى جابر، سلام مرا به شیعیان برسان و به آنها بگو که میان ما و خداى عزّوجلّ هیچ خویشاوندى نیست و کسى مقرّب خدا نشود جز با فرمانبردارى از او. اى جابر! هر کس خدا را فرمان برد و ما را دوست بدارد همو دوست ماست و هر کس خدا را نافرمانى کند محبّت ما سودش نرساند.2
 3 -
امام على، علیه‏السلام، مى‏فرمایند:
هر کس ما را به دل دوست دارد و با زبانش با ما باشد و با شمشیرش با دشمن ما بجنگد؛ او در بهشت با ما در درجه و مقام ما خواهد بود.3
 4 -
امام باقر، علیه‏السلام، مى‏فرمایند:
دوستى با ما اهل بیت ایمان و دشمنى با ما کفر است.4

  پى‏نوشتها:

1.
میزان‏الحکمه، ج2، ص973، ش3199.

2.
همان، ص975، ش3211.

3.
کلمات نورانى (500 سخن از کلمات ائمه معصومین) گردآورنده: سیدحسین هاشمى‏نژاد،
ش192.

4.
همان، ش321.

 

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[یکشنبه 1390-06-13] [ 09:57:54 ق.ظ ]





  عید فطر   ...

روز آخر چقدر عرفانیست ،

چشمهایم عجیب بارانیست ،

عطر جنت تمام شد ، افسوس

آخرین لحظه های مهمانیست

        عید فط مبارک

             التماس دعا 

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[سه شنبه 1390-06-08] [ 03:58:30 ب.ظ ]





  عشق واقعی   ...

عشق واقعی

 

چند سال پیش در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباس هایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه ای کنار جنگل شیرجه رفت . مادرش از کنار چادر تفریحی نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذّت می برد ، مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد … وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ، ولی دیگر دیر شده بود …

تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد ، ولی مادر از راه رسید و بازوی پسرش را گرفت . تمساح پسر را با قدرت می کشید ، ولی عشق مادر آن قدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود . کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید ، به طرف آن ها دوید و با چنگک ، محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد ، سپس پسر را سریع به بیمارستان رساندند .

دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کند . پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن های مادرش مانده بود . خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد . پسرک زخم های پاهایش را با ناراحتی ، اما بازوهایش را با غرور نشان داد و گفت : این زخم ها را دوست دارم ، این ها خراش های عشق مادرم هستند ….

گاهی مثل یک کودک قدرشناس ، خراش های عشق خداوند را ، به خودت نشان بده …خواهی دید که چقدر دوست داشتنی هستند .

گاهی خدا ، درها را می بندد و پنجره ها را قفل می کند ، چقدر زیباست اگر فکر کنیم که بیرون طوفانی است و خدا می خواهد از ما محافظت کند .

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[دوشنبه 1390-06-07] [ 01:39:25 ب.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و هشتم   ...


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واكْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیكَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .

خدایا زیاد كن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر كردن و یا داشتن مسائل و نزدیك گردان در آن وسیله‌ ام به سویت از میـان وسیله‌ها ، اى آنكه سرگرمش نكند اصرار و سماجت اصراركنندگان.

 

قرب نوافل


شرح دعاي روز بيست و هشتم ماه مبارک رمضان


“اللهم وفرحظي فيه من النوافل و اکرمني فيه باحضار المسائل و قرب فيه وسيلتي اليک من بين الوسائل يا من شغله الحاح الملحين”
“خدايا مرا در اين روز از اعمال نافله و مستحبات بهره وافر عطا فرما و به حاضر و آماده ساختن مسائل (يعني اموري که مسئول آنم در دنيا و آخرت) در حقم کرم فرما و وسيله مرا بين وسائل و اسباب به سوي خودت نزديک ساز اي خدايي که سماجت و الحاح بندگان ترا (از کار لطف و جود و بخشش) بازنخواهد داشت”


نمازهاي نافله


در شبانه روز براي نمازهاي يوميه، نمازهاي نافله وجود دارد که انسان به وسيله آنها مي تواند به خداوند (عزوجل) بيش از پيش تقرب جويد چرا که نمازهاي نافله، نمازهاي اضافه بر نمازهاي واجب در شبانه روز مي باشند که ضعفهاي نمازگزار در نمازهاي واجب را از نظر توجه و حضور قلب در نماز به سوي خالق يکتا جبران مي نمايند…


کيفيت نمازهاي نافله


نمازهاي نافله غير از روز جمعه سي و چهار رکعت است که هشت رکعت آن نافله ظهر و هشت رکعت آن نافله عصر و چهار رکعت آن نافله مغرب و دو رکعت آن نافله عشا و يازده رکعت نافله شب (که هشت رکعت آن به عنوان نافله شب و دو رکعت شفع و يک رکعت وتر بوده) و دو رکعت نافله صبح مي باشد که در روز جمعه نافله ظهر و عصر هر کدام ده رکعت مي شود.


وقت نمازهاي نافله


وقت نافله نماز صبح: نافله صبح قبل از نماز صبح بايد خوانده شود که زمان آن بعد از گذشتن نصف شب به مقدار خواندن يازده رکعت نافله شب بوده که احتياط آن است که قبل از فجر اول خوانده نشود مگر آنکه بعد از نافله شب بلافاصله خوانده شود که در اين صورت مانعي ندارد.
وقت نافله نماز ظهر: نافله ظهر پيش از نماز ظهر بايد خوانده شود که وقت فضيلت آن، از اول ظهر تا موقعي است که آن مقدار از سايه شاخص که بعدازظهر پيدا مي شود به اندازه دو هفتم آن شود.
وقت نافله نماز عصر: نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مي شود که وقت فضيلت آن تا موقعي است که آن مقدار از سايه شاخص که بعداز ظهر پيدا مي شود به چهار هفتم آن برسد.
وقت نماز نافله مغرب: نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا هنگامي که سرخي طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پيدا مي شود، از بين برود.
وقت نماز نافله عشا: نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا مي باشد که تا نصف شب مي توان خواند ولي بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشا خوانده شود.
وقت نافله شب: نافله شب را از نصف شب تا اذان صبح مي توان خواند و بهتر است نزديک اذان صبح خوانده شود.

منظور از وفرحظي فيه من النوافل چيست؟

همانطور که مي دانيم در انجام هر کاري مخصوصا کارهاي نيک و صالح بايد از طرف خداوند براي هر بنده اي توفيق حاصل شود تا بتواند آن را انجام دهد، لذا در اين روز براي آنکه بتوانيم نمازهاي نافله را بجا آورده و از حظ و بهره معنوي آن به طور وافر بهره مند گرديم از خداوند خواستاريم که ما را در اين روز از اين موهبت بزرگ محروم نگرداند…
(2) واکرمني فيه باحضار المسائل “و مرا در اين روز به آماده ساختن مسائل (يعني در اموري که مسئول آن در دنيا و آخرت مي باشم) در حقم کرم فرما»


منظور از باحضار المسائل چيست؟


هر يک از ما ممکن است که امروز و لحظه اي که در آن نفس مي کشيم و پلک مي زنيم آخرين لحظات عمر ما باشد و بايد بار سفر از اين دنياي وانفسا بسته و به عالم آخرت که جاودان و هميشگي است سفر کنيم و آگاهيم که خداوند از ما و از هرچه که در اين دنيا با هر مسئوليتي و سمتي انجام داده ايم سئوال و بازخواست خواهد نمود. “ان تبدوا ما في انفسکم او تغفوه يحاسبکم به الله”(1) يعني “هرچه که در آشکار و نهان (انجام داده ايد) خداوند از شما محاسبه خواهد نمود” و هر کسي نتيجه اعمال خود را مي بيند “فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره”(2) يعني “کسي که به مقدار ذره اي کار نيک انجام داده باشد پاداشش را مي بيند و کسي که به مقدار ذره اي کار زشتي انجام داده باشد کيفر آن را مي بيند که با توجه به آيات و توضيح بالا در مي يابيم منظور از “باحضار المسائل” همان آمادگي قبل از مرگ براي پاسخگويي به بازخواستهايي است که از طرف ذات اقدس از انسان مي گردد، چرا که همه مسئوليم و داشتن مسئوليت در دنيا بسيار سنگين است و انسان را در عالم آخرت گرفتار بازخواست بيشتري مي نمايد، که ما از خداوند خواستاريم که در اين روز ما را براي حاضر نمودن خود براي چنين روزي ياري نمايد…
(3) و قرب فيه وسيلتي اليک من بين الوسائل يا من لايشغله الحاح الملحين “و وسيله مرا بين وسايل و اسباب به سوي خودت نزديک ساز اي خدايي که سماجت و الحاح بندگان ترا (از لطف وجود و بخشش) بازنخواهد داشت.


منظور از وسيلتي چه مي باشد؟


همان طور که مي دانيم در آخرت از تک تک اعضاي بدن انسان، سئوال خواهد شد که آيا در مسير طاعت الهي بوده اند يا نه که با توجه به آن در مي يابيم شايد منظور از “وسيلتي” در اين دعا همان اعضا و جوارح انسان باشد که از خداوند مي خواهيم که وسايل (اعضا و جوارح) ما را نزديک خود سازد. يعني اعضا و جوارح ما را تابع و فرمانبردار ذات اقدسش گرداند نه تابع شيطان ملعون و رانده شده از درگاهش، که اطاعت و فرمانبرداري از ذات اقدس خداوند مساوي با سعادت جاوداني است، اما نافرماني از ذات اقدس او شقاوت ابدي است. که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم تمام اعضا و جوارح ما را تابع دستوراتش نموده و از شيطان ملعون دور سازد. ان شاءالله که تابع باشيم.


 

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



 [ 09:42:10 ق.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و هفتم   ...

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى كن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

چگونگي پذيرش عذر

شرح دعاي روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان

“اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر و صير امور فيه من العسر الي اليسر و اقبل معاذيري و حط عني الذنب و الوزر يارئوفا بعباده الصالحين” “خدايا در اين روز فضيلت شبهاي قدر را نصيب من گردان و تمام امور و کارهايم را از سختي به سوي آساني و آسايش روان گردان و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان”
(1) اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر “خدايا در اين روز فضيلت شب قدر را نصيبم گردان”


فضيلت شب قدر


خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: “ليله القدر خير من الف شهر”(1) يعني “شب قدر از هزار ماه بهتر و والاتر است” چرا که در شب قدر قرآن نازل گرديد “انا انزلناه في ليله القدر”(2) يعني “ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم” و در اين شب سرنوشت انسانها رقم مي خورد و فرشتگان در اين شب به زمين تنزل مي کنند “تنزل الملائکه والروح فيها باذن ربهم من کل امر”(3) يعني “ملائکه و روح به اذن ذات اقدس پروردگار از (براي) هر امر و فرماني در (اين شب) نازل مي گردند” و اين شب تا صبحگاه سلامت و رحمت است “سلام هي حتي مطلع الفجر”(4) يعني “اين شب تا صبحگاه رحمت و تهيت و سلامت است” که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم آن فضيلتي را که شب قدر دارد و با توجه به آيات بالا بيان گرديد نصيب ما گرداند…
(2) و صير اموري فيه من العسر الي اليسر “و در اين روز تمام امور کارهايم را از سختي به سوي آسايش روان گردان”


منظور از (من العسر الي اليسر) چه مي باشد؟


منظور از “من العسر الي اليسر” “از سختي به سوي آسايش و راحتي” مي تواند همان وعده خداوند باشد که دوبار در يک سوره مکرر مي فرمايد: “ان مع العسر يسرا”(5) يعني “به درستي که همراه هر سختي آساني مي باشد” يعني انسان هنگامي که سختي بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسايش و راحتي خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختي کار شايد صبري باشد که خداوند در تحمل آن کار به انسان مي دهد تا به آن راحتي و آسايش دست يابد، چرا که خداوند نيز براي بندگانش سختي نمي خواهد بلکه آسايش و راحتي را براي آنان مي خواهد چنانچه در قرآن مي فرمايد: “يريد الله بکم يسرو لا يريدبکم العسر”(6) يعني “خداوند براي شما آساني و آسايش مي خواهد و براي شما سختي و مشقت نمي خواهد” چرا که خداوند به انسانها به خاطر ضعيف بودنشان در خلقت تخفيف دهد چنانچه مي فرمايد: “يريدالله ان يخفف عنکم و خلق الانسان ضعيفا”(7) يعني “خداوند مي خواهد بر شما آسان گيرد”
(3) “اقبل معاذيري و حط عني اذنب و العذر يا رئوفا بعباده الصالحين” “و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان”.

رابطه پذيرش عذر و بخشش گناهان


همانطور که در قسمت قبل دعا توضيح داده شد خداوند براي انسانها آسايش و راحتي مي خواهد و سختي و مشقت نمي خواهد پس بايد يقين داشته باشيم که اولاً خداوند عذرهاي ما را مي پذيرد، اما بايد اين نکته را رعايت کرد و آن اين است که هنگامي که از روي جهالت و ناداني گناهي را انجام داديم سريعاً به سوي خداوند بازگشته و به درگاهش توبه کنيم “ثم يتوبون من قريب”((8) يعني “سپس به زودي توبه کنند” که اگر اين عمل را انجام دهيم خداوند نيز توبه ما را پذيرفته و گناهان ما را مي آمرزد “فاولئک يتوب الله عليهم”(9) يعني “پس خداوند توبه آنان را مي پذيرد” و بايد اين را بدانيم که هيچ کس جز خداوند نمي تواند گناهان ما را بيامرزد “و من يغفر الذنوب الا الله”(10) يعني “و چه کسي غير از خداوند گناهان ما را مي آمرزد” و ثانياً هنگامي که خداوند عذر بنده خويش را بپذيرد به يقين گناه او را مي آمرزد چرا که وقتي بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگويد “رب اني ظلمت نفسي فاغفرلي” يعني “خدايا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش” خداوند نيز در جواب او مي فرمايد: تو را آمرزيدم که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم که به حق آن نظر رحمتي که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذيرفته و گناهانمان را بيامرزد. ان شاءالله که تابع باشيم.

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[یکشنبه 1390-06-06] [ 09:14:26 ق.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و ششم   ...

دعای روز بیست و ششم

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.

 

خدایا قرار بده كوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و كردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده‌اى شنواترین شنوایان.

 

 

سعی مشکور

شرح دعاي روز بيست و ششم ماه مبارك رمضان

«آیا به شما خبر دهم که زیان­کارترین افراد چه کسانی­اند؟ آنان که در زندگی دنیا، تلاش­شان گم شده و نابود می­شود و در عین حال، خیال می­کنند که نیکو عمل می­کنند!» (کهف104)

این خطاب الهی فقط به پیامبر نیست به همه ماست به آنانی که می­روند و نمی­رسند، عمل می­کنند و نتیجه نمی­گیرند. می­جویند و نمی­یابند. رنج می­برند و گنج نمی­برند…

تلاش­شان بی­فایده است و سعی­شان بدون شکر! و این خسران است.

اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد.

اما سعیی مشکور است که آمیزه­هایی از خلوص و صدق داشته باشد. «صبغه­الله» در آن باشد. ایمان و عمل صالح، طلب آخرت و در زمره ابرار بودن و… شرایط رسیدن به سعی مشکور است.

آری، هرکس «آخرت» را بجوید و بطلبد و برای آن تلاش و سعی شایسته بنماید و دارای ایمان هم باشد، چنین کسانی سعی­شان «مشکور» است.(اسراء.آیه19)

از خداوند می­خواهیم روزه ما و اعمال الهی ما را سعی مشکور برشمارد و گناهان ما را مورد بخشایش قرار دهد .

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[شنبه 1390-06-05] [ 09:17:28 ق.ظ ]





  روز جهانی قدس   ...

روز جهاني قدس

ملت بزرگوار و مسلمان ايران پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى ، مسأله آزاد سازى فلسطين از چنگال غاصبان قدس را سرلوحه آرمان هايش قرارداده و همه ساله روز قدس را به روز فرياد كشيده بر سر ستمكاران تاريخ تبديل كرده است.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى، امام امت در اولين فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صيهونيست هاى جنايتكار ، به عنوان روز قدس تعيين نمودند و در پيامى كه به همين مناسبت صادر شد، فرمودند:

خلاصه‌اي از پيام امام (ره)

بسم الله الرحمن الرحيم
روز قدس، جهانى است، و روزى نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است، روز مقابله ملتهائى است كه در زير فشار ظلم آمريكا و غير آمريكا بودند، روزى است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند، در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند، روزى است كه بين منافقين و متعهدين امتياز خواهد شد، متعهدين امروز را روز قدس مى‏دانند و عمل مى‏كنند به آنچه كه بايد بكنند، و منافقين و آنهائى كه با ابرقدرتها در زير پرده آشنائى دارند، و با اسرائيل دوستى دارند در اين روز بى تفاوت نيستند، و يا ملتها را نمى‏گذارند كه تظاهرات كنند.
روز قدس، روزى است كه بايد سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود بايد ملتهاى مستضعف در مقابل مستكبرين اعلان وجود بكنند، بايد همانطور كه ايران قيام كرد، و دماغ مستكبرين را به خاك ماليد، و خواهد ماليد، تمام ملتها قيام كنند، و اين جرثومه‏هاى فساد را به زباله‏دانها بريزند.
روز قدس، روزى است كه بايد همت كنند و همت كنيم كه قدس را نجات بدهيم، روز قدس روزى است، كه بايد به اين روشنفكرانى، كه در زير پرده با آمريكا و عمال آمريكا روابط دارند هشدار داد، هشدار به اينكه اگر از فضولى دست‏بر ندارند سركوب خواهند شد.
روز قدس فقط روز فلسطين نيست، روز اسلام است، و روز حكومت اسلامى است. 
سخنرانى امام خمينى ره در روز قدس با محتواى و ابعاد وسيعى كه دارد، اهم نكاتش بر تجمع و اتحاد مسلمين براى سركوبى دشمنان اسلام تكيه شده، و اگر مسلمانان نيرومند جهان يد واحده شوند و اختلاف عقيده و اختلاف مذهب را كنار بگذارند، و براى دفاع از حريم اسلام، و قرآن، و كعبه، كه مشترك بين همه اقشار مسلمين عالم است‏بكوشند، هرگز اجازه تجاوز كفار و منافقين را به حريم اسلام و مقدسات آن نخواهند داد، تا جائى كه چند ميليون صهيونيست قبله اول مسلمين (بيت المقدس) را اشغال نموده، و در بين مسلمين تفرقه و جدائى بيندازند، و اينها هستند كه شيعه را از سنى، و سنى را از شيعه جدا مى‏نمايند، وحدت مسلمين را به هم مى‏زنند، تا كمر مسلمين را بشكنند، و از تفرقه آنان بهره‏هاى خود را ببرند.

                                        

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[پنجشنبه 1390-06-03] [ 04:11:53 ب.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و چهارم   ...

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.

خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.


توفيق طاعت


شرح دعاي روز بيست و چهارم ماه مبارک رمضان


“اللهم اني اسئلک فيه مايرضيک و اعوذ بک ممايوذيک و اسئلک التوفيق فيه لان اطيعک و لا اعصيک يا جواد السائلين”
“خدايا در اين روز آنچه را که رضاي تو در آن است از تو درخواست مي کنم و به تو پناه مي برم از آنچه که تو را ناپسند است و از تو توفيق مي خواهم که در اين روز همه را به فرمان تو باشم و هيچ نافرماني نکنم اي جود و عطابخش سئوال کنندگان”
(1) اللهم اني اسئلک فيه ما يرضيک ”خدايا در اين روز آنچه را که رضاي تو در آن است از تو درخواست مي کنم”


منظور از ما يرضيک چه مي باشد؟


در اين دعا از خداوند خواستاريم که به ما توفيق دهد آنچه را که رضايت او در آن است انجام دهيم، حال مي خواهيم بدانيم که رضايت خداوند در چه چيزي مي باشد؟ و چه چيزهايي موجب رضايت پروردگار عالميان مي گردد؟ که بايد در جواب بگوييم هر عملي را که خداوند انسانها را به انجام آن امر فرموده است: موجبات رضايت خداوند از بندگان است که اگر بنده اي به آن دستورات عمل نمايد رضايت خداوند را براي خود واجب نموده و اگر نافرماني از آن دستورات نمايد خشم و غضب الهي را بر خود واجب نموده است.
به عنوان مثال: انفاق کردن، اقامه نماز، پرداخت زکات موجبات رضايت الهي از بندگان و دروغ و تهمت و غيبت، موجبات خشم وغضب پروردگار عالميان مي باشد که ما در اين روز از خداوند خواستاريم ما را جزو کساني قرار دهد که به دنبال جلب رضايت او باشيم نه خشم و غضب او که همانا خداوند سخت عذاب است “ان الله شديد العقاب”(1…)
(2) واعوذبک مما يوذيک ”و به تو پناه مي بريم از آنچه که ترا ناپسند است”


منظور از مما يوذيک چه مي باشد؟


در اينجا منظور از مما يوذيک “آنچه که ترا ناپسند است” انجام اعمالي است که خداوند انسان را از انجام آن اعمال منع نموده است. مثل: دروغ، غيبت، تهمت، فحش که هنگامي که انساني يکي از اين اعمال را انجام دهد موجبات عذاب و عقوبت الهي را فراهم مي سازد. به عنوان مثال: امام موسي بن جعفر عليه السلام در حديثي فرمودند: “ان الله حرم الجنه علي کل بذي قليل العياء لايبالي ما قال و ما قيل فيه”(2) يعني “خداوند بهشت را حرام نموده بر کساني که داراي زباني فحاش اند و حياي آنها کم است، باک ندارند از اينکه خودشان چه مي گويند و باک ندارند که درباره آنان چه گفته مي شود” که اين نمونه اي از اعمالي است که در پيشگاه خداوند زشت و ناپسند است و انجام آن باعث عقوبت الهي مي گردد، که ما نيز در اين روز به خداوند پناه مي بريم تا ما را از تمامي اعمالي که موجبات خشم وغضبش را فراهم مي کند دور سازد…
(3) و اسئلک التوفيق فيه الان اطيعک و لااعصيک يا جواد السائلين “و از تو توفيق مي خواهم که در اين روز به فرمان تو باشم و هيچ نافرماني نکنم اي جود و عطابخش سئوال کنندگان”


سرانجام اطاعت يا نافرماني خدا


هر بنده اي براي آنکه به هدايت و رستگاري دست يابد لازمه آن اين است که اطاعت خداوند و رسولش را نمايد، چرا که رسول، فرستاده خداوند است که دستورات خدا را براي مردم بيان مي دارد. اگر کسي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) اطاعت نکند يقينا خدا را اطاعت نکرده و کسي که خدا را اطاعت نکند از پيروان شيطان گشته و کافر تلقي مي گردد به طوري که خداوند عزوجل در قرآن کريم مي فرمايد: “قل اطيعوالله و الرسول فان تولوا فان الله لا يحب الکافرين”(3) يعني “بگو اطاعت خداوند و رسولش را کنيد پس اگر روي برگردانيد به درستي که خداوند کافران را دوست ندارد” پس کساني که نافرماني خداوند و رسولش را مي کنند جزو کافرانند و از رحمت خداوند به دور مي باشند و خداوند آنان را هدايت نمي کند چنانچه در قرآن مي فرمايد: “والله لايهدي القوم الکافرين”(4) يعني “و خداوند قوم کافر را هدايت نمي کند” پس ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم که به ما توفيق دهد تا از دستوراتش پيروي نموده و هيچ گاه نافرماني او را ننماييم. ان شاءالله که تابع باشيم.

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



 [ 10:27:28 ق.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و سوم   ...

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.

خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاكم نما در آن از عیب‌ها وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارى دل‌ها اى چشم پوش لغزش‌هاى گناهكاران.

پاکيزه دلان

شرح دعاي روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان

“اللهم اغسلني فيه من الذنوب وطهرني فيه من العيوب و امتحن قلبي فيه بتقوي القلوب يا مقيل عثرات المذنبين” “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان و از هر نقص و عيبي پاک ساز و دلم در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”
(1) اللهم اغسلني فيه من الذنوب “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان”
همانطور که در روايات و آيات قرآن کريم آمده است خداوند تمام گناهان بندگان خويش را مي بخشد و از آنها در مي گذرد “ان الله يغفرالذنوب جميعا”(1) يعني “به درستي که خداوند تمامي گناهان را مي آمرزد” ولي خداوند تنها يک گناه را نمي بخشد و آن هم شرک ورزيدن به ذات اقدس اوست “ان الله لايغفر ان شرک به…”(2) يعني “به درستي که خداوند کسي را که براي او شريک قايل شود، نمي آمرزد”، حال مي خواهيم بدانيم که در اين دعا منظور از “اللهم اغسلني” “خدايا مرا شستشو ده” چه مي باشد؟ براي جواب بايد به اين نکته اشاره کنيم که آب پاک کننده تمام کثافات و پليديهاست به طوري که آب هر کثافت و پليدي را در هر مکاني که باشد از بين مي برد و پاکيزگي و نظافت را بر جاي مي گذارد به طوري که اثري از آن کثافت نخواهد ماند که آنگاه است که مي گوييم مکان مورد نظر ما شستشو شده و پاک گرديده است و دليل اينکه از خداوند خواستاريم که “اللهم اغسلني فيه من الذنوب” ما را از گناهان شستشو داده و پاک گرداند به خاطر اين است که ديگر اثري از گناه در جسم و روح ما وجود نداشته باشد تا اينکه کثافات و پليديهاي گناه مانعي براي رسيدن به قرب الي الله نشوند، پس منظور از غسل همان پاک و طاهر شدن از پليديهاي گناهان است، که در اين روز ما نيز از پروردگار عالميان خواستاريم که ما را از گناهان پاک و پاکيزه گرداند تا بتوانيم به درجات عالي معنوي دست يابيم…
(2) وطهرني فيه من العيوب “و مرا در اين روز از هر عيب و نقصي پاک ساز”


پاکسازي عيوب

انسان در طول زندگي خود دانسته يا ندانسته اشتباهات و خطاهاي فاحشي را انجام مي دهد که اين اشتباهات و خطاها به عيب تعبير مي گردد به فرض مثال شخصي که بسيار دروغ مي گويد دروغگويي عيب بزرگ او تلقي مي گردد که آن عيب در دنيا و آخرت گريبانگير او مي شود. چرا که يک عيب مولد هزاران عيب ديگر است که ممکن است جامعه اي را به نابودي بکشد، چنانچه در روايات و احاديث موجود است اسلام دستور بر پوشش عيوب الناس مخصوصا مسلمانان را دارد چرا که اگر عيبي از شخصي که داراي احترام و آبروست و عده بسياري از او تبعيت مي کنند، فاش شود آنگاه است که دو اتفاق مهم ممکن است رخ دهد: اول اينکه آن شخص بي آبرو گشته و شخصيت او در پيش همگان متلاشي مي گردد که ممکن است اين عمل، آن شخص را به کارهاي خطرناکي وادارد و دوم اينکه ممکن است افراد بسياري که از او تبعيت مي کنند به علت اعتماد به او عيب او را حسن دانسته و به اشاعه آن عيب در بين مردمان بپردازند که هر دو حالت آن براي يک جامعه بسيار خطرناک است، حال شايد سئوال شود پس در مقابل چنين رفتارهايي چه بايد بکنيم؟ که ما در جواب مي گوييم که اولا هر انساني به اندازه کافي داراي عيوب مي باشد که اگر بخواهد به عيوب نفس خود نظر کند تا آخر عمر بايد در اصلاح آنها بکوشد چرا که انساني که خود مريض است اول بايد مرض خود را درمان کند، بعد مرض ديگران را، که با اين عمل خود به خود جامعه و افراد آن نيز اصلاح مي گردند به طوري که اگر شخصي عيوب خود را اصلاح کند کساني که از او تبعيت مي کنند و از او الگو مي گيرند نيز از عمل اصلاح شده و پسنديده او تبعيت مي کنند و ثانيا انسانها در صورت مشاهده عيبي در برادر مسلمان و ديني خود مي توانند به صورت مخفيانه و نامحسوس آن عيب را به آن شخص گوشزد کنند تا به اصلاح آن بپردازد و بايد اين را هم در نظر گرفت که خداوند ستارالعيوب است و عيبها را مي پوشاند و خداوندي که بر پوشندگي عيبها معروف است هيچگاه نمي خواهد بنده اي عيب بنده ديگري را فاش گرداند که ما نيز در اين روز از خداوندي که بر عيوب ما آگاه است خواستاريم وجود ما را از عيبهايي که در ما رخنه کرده است پاک گرداند…
(3) وامتحن قلبي فيه بتقوي: لقلوب يا مقيل عثرات المذنبين “و در اين روز دلم را در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”


قلبهاي خداترس

کساني که تقواي الهي پيشه مي کنند در روز قيامت از جايگاه ويژه اي برخوردارند چرا که آنان از نافرماني دستورات ذات اقدس پروردگار دوري گزيدند و سر تسليم به امر و فرمان او فرود آوردند چنانچه خداوند عزوجل در قرآن مي فرمايد: “والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه…”(3) يعني “مقام تقوا پيشه گان در روز قيامت بسي برتر و والاتر از کافران است” و آنان نزد پروردگار خويش داراي رتبه و مقامي والا هستند که خداوند به آنان وعده فرموده است که: “للذين اتقوا عند ربهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد”(4) يعني “کساني که تقوا پيشه اند نزد خداوند باغهاي بهشتي است که بر زير آن نهرها جاريست و در آن جاويد هستند و زنان پاکيزه و آراسته اي و (از همه بهتر) خشنودي خداوند (براي آنان مي باشد) و خداوند به حال بندگان بيناست” که ما نيز در اين روز با اينکه داراي گناهان و لغزشهاي بسياريم اما از خداوند توبه پذير و مهربان خواستاريم که گناهان و لغزشهاي ما را آمرزيده و مقام و رتبه اهل تقوا را که در پيشگاه او از درجات والايي برخوردارند به ما عطا فرمايد.
ان شاءالله که تابع باشيم.

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1390-06-02] [ 11:23:04 ق.ظ ]





  شرح دعای روز بیست و دوم   ...

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.

خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسط‌هاى بهشت ، اى اجابت كننده خواسته‌ها و دعاهاى بیچارگان.

فضل الهي


شرح دعاي روز بيست و دوم ماه مبارک رمضان

“اللهم افتح لي فيه ابواب فضلک و انزل علي فيه برکاتک و وفقني فيه لموجبات مرضاتک و اسکني فيه بحبوحات جناتک يا مجيب دعوه المضطرين” “خدايا در اين روز بر روي من درهاي فضل و کرمت را بگشاي و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنوديت موفق بدار و در وسط بهشت هايت مرا مسکن ده اي پذيرنده دعاي مضطر پريشان”
(1) اللهم افتح لي فيه ابواب فضلک “خدايا در اين روز بر روي من درهاي فضل و کرمت را بگشاي”


منظور از ابواب چيست؟


در اين دعا از خداوند خواستاريم که دربهاي فضل و کرم خود را بر روي ما بگشايد، حال مي خواهيم بدانيم که منظور از ابواب (دربها) چيست؟ اگر به ظاهر آن نظر اندازيم مي بينيم که ابواب همان موانعي هستند که براي واردشدن به مکان هاي مورد نظر نياز به فتح و گشودن آنها داريم که براي فتح و گشودن آنها نيز نياز به مفتاح و کليد داريم آن هم کليدي که مخصوص درب مورد نظر باشد چرا که اگر کليد هر درب در جاي خود قرار نگيرد آن درب گشوده نمي شود مگر اينکه شاه کليد داشته باشيم که آن کليدي است که تمام دربها را مي گشايد…
و اگر به بطن آن نظر کنيم منظور از ابواب (دربها) همان دربها و ورودي هايي است که بر اساس رضا و خشنودي خداوند و يا خشم و غضب او باز مي گردد، به فرض مثال: هنگامي که بنده اي گناه و معصيتي از پروردگار خويش انجام مي دهد آنگاه است که آن معصيت و گناه سبب گرديده است تا يکي از درب هاي خشم و غضب الهي بر روي او باز گردد که کليد بازشدن اين درب انجام آن گناه مي باشد…


منظور از فضل الهي چيست؟


براي آنکه مختصراً از فضل الهي صحبت به ميان آوريم اشاره مي نماييم به دو آيه از قرآن کريم “ولو لا فضل الله عليکم و رحمته لتبعتم الشيطان الا قليلا” (1) يعني “و اگر فضل و رحمت الهي شامل حال شما نبود همانا جز اندکي همه از شيطان پيروي مي کرديد”.“فلو لا فضل الله عليکم و رحمته لکنتم من الخاسرين” (2) يعني “پس اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود البته در شمار زيانکاران عالم بوديد” همانطوري که در آيه اول مشاهده مي نماييم خداوند (عزوجل) مي فرمايد: اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود جز اندکي همه از شيطان پيروي مي نموديد، و اين را مي دانيم که پيروي از شيطان برابر است با ضلالت و گمراهي و ورود به خشم و غضب الهي و فضل خداوند، توفيق و عنايتش به بندگان و راهنمايي آنان به سوي عبادت و اطاعتش مي باشد “يهدي من يشاء الي صراط مستقيم” (3) يعني “(خداوند) هرکه را بخواهد به راه مستقيم هدايت مي نمايد” به طوري که در قرآن مي فرمايد: “ولا تتبعوا خطوات الشيطان انه لکم عدو مبين” (4) يعني “و از وسوسه هاي شيطاني پيروي نکنيد، به درستي که او براي شما دشمني آشکار است” و در آيه دوم که مي فرمايد: اگر فضل و رحمت خداوند بر بندگانش نبود و آنها را هدايت نمي نمود به حقيقت که آنان از شيطان پيروي نموده و مورد غضب الهي واقع مي شدند و دوزخ بر آنان واجب مي گشت و در حالي که از زيانکاران شده بودند چرا که “ان الانسان لفي خسر” (5) يعني “به درستي که انسان در خسران و زيان است” پس فضل خداوند به بندگانش همان هدايت به صراط مستقيم است هدايتي که در بهاي رحمت و بخشش خداوند را بر روي بندگانش مي گشايد که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم که ابواب فضل و رحمتش را بر روي ما بگشايد…
(2) و انزل علي فيه برکاتک “و در اين روز بر من برکاتت را نازل فرما”


برکات الهي

در اول دعا از خداوند درخواست نموديم که دربهاي فضل و رحمتش را بر روي ما بگشايد، زيرا هنگامي که دربهاي فضل و رحمت او بر روي بندگان گشوده شود آنگاه است که برکات و رحمات الهي بر سر بندگان فرود مي آيد که اگر بخواهيم به آن برکات اشاره نماييم آنها را به دو دسته تقسيم مي کنيم: 1- برکات مادي 2- برکات معنوي، که برکات مادي شامل جميع نعمتهايي است که انسان از آنها به عنوان مايحتاج زندگي خود استفاده مي نمايد مثل (آب، ميوه جات، سبزيجات و…) و برکات معنوي شامل نعمتهايي است که انسان از آنها به عنوان راه و وسيله اي براي تقرب به ذات اقدس الهي استفاده مي کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و…) که ما نيز از خداوند در اين روز مي خواهيم که برکاتش را بر سر ما بباراند…
3- و وفقني فيه لموجبات مرضاتک “و در اين روز مرا به موجبات رضا و خشنوديت موفق بدار”
“آنچه که موجب رضايت الهي است”
با توجه به آيات و روايات رضايت خداوند در اين است که بنده مومن از دستورات خداوند و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها قصور نورزد “و اطيعوالله و الرسول لعلکم ترحمون” (6) يعني “و از حکم خدا و رسول او فرمان بريد، باشد که مشمول رحمت و لطف خداوند گرديد” و به صورت جامع تر انجام واجبات و ترک محرمات الهي است که موجبات رضايت الهي را از بندگان خويش فراهم مي سازد. تا به درجه “رضي الله عنهم و رضوانه ذلک الفوزالعظيم” يعني “خداوند از آنان راضي است و آنان از پروردگار خويش که اين رستگاري عظيم است” دست يابند که ما نيز از خداوند در اين روز خواستاريم که ما را موفق بدارد تا اينکه به رضا و خشنودي او دست يابيم…
4- و اسکني فيه بحبوحات جناتک يا مجيب دعوه المضطرين “و مرا در اين روز در وسط بهشتهايت مسکن ده اين پذيرنده دعاي مضطرو پريشان”


يا مجيب الدعوات


همان طور که مي دانيم خداوند در قرآن مي فرمايد: “و اذا سالک عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان…” (7) يعني “هنگامي که بندگان من از تو در مورد من سئوال مي کنند، بگو که من نزديک (آنها هستم) و اجابت مي کنم دعاي کساني را که مرا مي خوانند و از من درخواست مي کنند.” پس ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برينش که سرچشمه رضايت اوست، داخل سازد.
ان شاءالله که تابع باشيم
.

موضوعات: عمومی  لینک ثابت



[سه شنبه 1390-06-01] [ 02:02:51 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما